مقالات علمی ایران؛ افزایش تعداد، افت کیفیت
از خبرهایی که در سال ۲۰۱۰ میلادی بوسیله سازمانهای بین المللی تخصصی منتشر شد، اعلام رتبه نخست سریعترین رشد علمی برای ایران بود. این خبر بر اساس اطلاعاتی منتشر شده بود که پیش از آن در منابع مختلف به روشهای مختلفی آمده بود و همگی تائید کننده این رشد بودند؛ از منابع عمومی مانند ویکی پدیا گرفته تا منابع تخصصی مانند "شبکه دانش" ( آی اس آی).
این خبر با استقبال گستردهای روبرو شد و هر مسئولی در هر ردهای و به هر مناسبتی آن را متناسب با مخاطبان با کمی حک و اصلاح اعلام کرد و وزرا و مدیران دولتی آن را یک پیروزی و حاصل برنامه ریزی خود اعلام کردند.
اگر چه در لحن همه این اظهار نظرها و چگونگی پرداختن به این خبر اختلافهای کوچکی دیده میشد ولی همگی بر یک نکته مشترک، که "قرار گرفتن ایران بر قلههای علم و فناوری دنیا" بود، همصدا بودند.
منبع اولیه خبر، گزارش نشریه نیوساینتیست بود که بر اساس اطلاعات سازمان شبکه دانش و گزارشی که با استفاده از اطلاعات آماری آن در وب سایت سازمان "ساینس متریکس" آمده بود، تنظیم شده بود. نویسنده مقاله ساینس متریکس در اصل گزارشی از جغرافیای جدید تولید علم تهیه کرده و با استفاده از اطلاعات آماری نتیجه گیری کرده بود که در آینده نزدیک این آسیا است که از نظر تولید علم پیشتاز خواهد بود و در آسیا، این چین است که بزودی از نظر تعداد تولید مقاله در سال، ایالات متحده آمریکا را که در حال حاضر پیشتاز تولید علم است، پشت سر خواهد گذاشت.
گزارش ساینس متریکس، در کنار بررسی وضعیت رشد علم در کشورهای مختلف جهان بخشی را نیز به کشورهای خاورمیانه اختصاص داده بود. این بررسی نشان داده بود که دو کشور ایران و ترکیه، در طی سی سال گذشته، در علم و فناوری رشدی سریعتر از باقی کشورهای دنیا داشتهاند، به ترتیب ۱۱و ۵.۵ برابر سریعتر. نویسنده این جهش علمی و سرعت رشد در ایران را ناشی از اهتمام و سعی این کشور در دستیابی به انرژی هسته ای می داند.
ادعایی که با مرور عناوین مقاله ها و موضوع آنها چندان منطقی و درست به نظر نمی رسد زیرا در حوزه های پزشکی و زیست شناسی ملکولی و کشاورزی نیز ایران رشد سریعی داشته است. دلیل او در این مدعا تعداد زیاد مقاله های تولیدی ایران درزمینه های شیمی معدنی و هستهای، فیزیک ذرات و هستهای و مهندسی هستهای بوده است. او مقالات منتشر شده ایرانی در حوزه مهندسی هستهای را به عنوان نمونه ذکر می کند که سرعت رشدی ۲۵۰ برابر میانگین جهانی داشته است.
گرچه این خبر در ظاهر بسیار هیجان انگیز بود ولی نتوانست همه کارشناسان داخلی را همانند سیاستمداران و دولتمردان به وجد بیاورد. چون آنها علاوه بر ابرو، اشارتها را نیز میدیدند و نگرانیهایی هم از بابت آن اشارتها داشتند و دارند. برای درک نظر این گروه بهتر است کمی دقیقتر این گزارش و گزارشهای مشابه را مرور کنیم.
سهم رشته های علمی
مبنای اینگونه گزارشها بر اساس تعداد انتشار مقالههای علمی در مجلههای تخصصی علمی است. بر همین مبنا نسبت مقالههای علمی منتشر شده در ایران به تعداد کل این گونه آثار از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۸۳ (۳۳ سال) از ۰.۰۰۰۳ درصد به ۰.۲۹ درصد رسیده است. این نسبت در سال ۱۳۸۷ به ۱.۰۲درصد رسیده است که رشدی ۳۴۰ درصدی را در طی ۳۷ سال نشان میدهد. به بیان دیگر در سال ۱۳۸۷ (۲۰۰۸) هفده هزار مقاله از مجموع یک میلیون و هفتصدهزار مقاله تولید شده در جهان حاصل کار ایرانیها بوده است. این رشد نسبت به متوسط رشد علمی کل کشورها در طی همین سال ها، یازده برابر بیشتر است و این "یازده" همان عدد جادویی است که دولتمردان ایرانی به آن اشاره می کنند.
کارشناسان معتقدند که این اعداد تنها رشد کمی تعداد مقاله ها را نشان میدهد و نشانی از رشد کیفی را در خود ندارد و در حوزه علم، رشد کیفی چیزی است که نباید از آن غافل ماند.
برای تعیین کیفیت، پارامترهای زیادی وجود دارند که کارشناسان با توجه به آنها کیفیت رشد علمی در یک مجموعه یا کشور را تعیین می کنند. یکی از مهمترین این پارامترها که کیفیت یک مقاله علمی را تعیین میکند تعداد ارجاعاتی است که از طرف دیگر پژوهشگران در همان زمینه به این مقاله شده است. هرچه تحقیقات در یک زمینه مهمتر و با ارزشتر باشد پژوهشگران بیشتری به آن مقاله رجوع و از آن استفاده میکنند. به همین دلیل شاخصی برای ارزیابی مقالههای علمی ابداع شده است که به آن ضریب برخورد یا Impact Factor میگویند. هر چه این ضریب بزرگتر باشد نشان دهنده اهمیت مقاله و کار علمی مرتبط با آن است.
گاهی مشاهده شده است که پژوهشگران یک مرکز تحقیقاتی یا یک کشور برای اینکه بطور صوری ارزش کار خود را بالا ببرند، بدون دلیل به مقالههای همکاران یا هموطنان خود ارجاع داده اند. از سوی دیگر ارجاعات به یک مقاله از کشورهای مختلف نشان دهنده این است که آن موضوع در جهان علم از اهمیت بیشتری برخوردار است یا حداقل مسئله روز است. به همین دلیل در هنگام ارزیابی ارزش علمی یک مقاله حتی المقدور ارجاعات داخلی به آن اثر نادیده گرفته میشود.
با توجه به این نکات در مورد ایران چند نکته قابل توجه وجود دارد. اول اینکه نسبت تعداد مقالههای قابل ارجاع نسبت به کل تعداد مقالههای منتشر شده در طی سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۷ سیر نزولی داشته و از ۷۶ درصد به ۳۵ درصد تقلیل یافته است. این یعنی انتشار کارهای کم ارزش علمی و در بعضی موارد بی ارزش. دوم اینکه، نسبت ارجاعات داخلی مقالهها بطور نامعقولی بالا به نظر میرسد. این نسبت در کشورهای پیشرفته کمتر از یک سوم کل ارجاعات است ولی در ایران، در سال ۱۳۸۷ این نسبت چیزی نزدیک به ۴۲ درصد بوده است که حتی قابل قیاس با کشور همسایه، ترکیه
(با نسبت ۳۰ درصد) نیست.
|